رونیکا جونمرونیکا جونم، تا این لحظه: 12 سال و 11 روز سن داره

رونیکا جونم هدیه ی زیبای خدا

رویش هشتمین مروارید

عروسکم بالاخره دیروز هشتمین مروارید زیباتم بیرون اومد ومامانی خوشحال شد ولی امیدوارم که فعلا دیگه دندون درنیاریو به استراحت به خودتو مامانی بدی . دخترنازم امروز برای اولین بار با هم حمام رفتیم تو توی وان خودت نشستی وبا توپات کلی بازی کردی البته تو همه جوره حمام رفتنو خیلی دوست داری وتنهاجایی که هیچ اعتراضی نداری عسلم .   
24 اسفند 1391

رویش مروارید

نازنینم دختر نازم سوم وچهارم اسفند بود که دوتا دیگه از مرواریدای سفید قشنگت نمایان شد.   البته به این راحتییا هم نبودو دوشب کاملا ازمامان با بیخوابیو گریهات پذیرایی کردی . چند وقتی هم هست که با نازکردنات حسابی قند تو دلم آب کردی    اگر هم بغلم نباشی بگم مامانو  ناز کن از دور نازم  می کنی خلاصه  که کم کم داری   برای خودت خانمی میشی نفسم . ...
23 اسفند 1391

بازم کلمه جدید

عروسکم چند روزیه که بالاخره کلمه ماما رو هم گفتی الانم که خونه مامان فلوریم تا من بلند شدم تو سریع گفتی ماما عمه هم چون تا حالا نشنیده بود کلی ذوق کرد و تو هم به افتخار عمه هی میگفتی ماما
23 بهمن 1391

نشستن دخملی

رونیکا جونم چند روزی بود که دنده عقبت فرم دیگه ای شده بود جوری که انگار میخوای بشینی تا اینکه دیروز منو سورپرایز کردی و یکدفعه نشستی خودتم از کار خودت کلی ذوق زده شدی دیشبم که به بابایی گفتم اونم خیلی خوشحال شد تو هم براش سنگ تموم گذاشتی و با نشستنت جلوی بابا خستگیشو در کردی عاششششششششششششقتم عروسکم ...
23 بهمن 1391

درآوردن پنجمین مرواریددخترک قشنگم

گلم بالاخره بعد از چند روزی انتظار پنجمین مرواریدسفید قشنگت رو پریروز دیدم    آخه چند روزی بود که دوباره سینت خس خس می کردو شبا بیتاب بودی .   تازگیها خیلی بامزه شدی هر وقت می خوام رو پام بخوابونمت با پتوت دالی بازی می کنی علاوه براون کارای دیگه هم می کنی مثلا وقتی آهنگی میشنوی  شروع میکنی به تکون دادن  خودت جوری  که انگارداری می رقصی تازه وقتی سرکیف باشی بعضی چیزها هم واسه خودت تکرار میکنی مثل                  د د           &...
16 بهمن 1391