هجده ماهگیو واکسن
شد
دخترم دیشب با بابایی بردیمت دکتر تا چکاپتو انجام بدیم
که بتونیم امروز واکسن هجده ماهگیتو بزنیم خدارو شکر مشکلی نداشتیو
دکترم از رشدت راضی بود امروز صبحم ساعت یک ربع به هشت بابایی
از خواب بیدارت کردتابریمو واکسنتوبزنیم اینقدرخوابت میومد که
تا بابایی صدات می کردمیگفتی نه نه یعنی اصلا حاضر نبودی که
بیدارشی دیگه وقتی دیدیم چاره ای نیست از کلمه دد و پارک
برای بیدار کردنت استفاده کردیم ببخشیدمجبور بودیم
آخه چاره ای دیگه نداشتیم عزیزم خدارو شکر
بالاخره پروژه سسسنگین واکسن زدنت تموم شد البته ٦سالگیم
واکسن داری که دیگه اونوقت برای خودت خانومی شدیو نسبت به دردم
مقاومتر شدی ناگفته نماندکه امروزم یه کم گریه کردیو زودساکت شدی
فقط وقتی راه میری چون پات درد میکنه میگی مامان
پا یا وقتی جایی گیر میکنیو سختته که پاتو تکون بدی میگی مامان بیا
الهی که قربون شرین زبونیات برم .
خدایا ممنون به خاطر وجود این فرشته ی زیبا