رونیکا جونمرونیکا جونم، تا این لحظه: 12 سال و 12 روز سن داره

رونیکا جونم هدیه ی زیبای خدا

اولین سفر عسلی

1392/7/16 17:25
نویسنده : مامان دنیا
520 بازدید
اشتراک گذاری

 عسلم پنجشبه برای مراسم چهلم پدر بزرگ بابایی

ساعت صبح زود راه افتادیم تا بریم شمال با اینکه صبح

زود بیدارت کردم چون عشق دد داشتی کلی هم

ذوق کردیو اصلا بد خلقی نکردی ما تو ماشین باباجون بودیم وقتی راه

افتادیم تقرببا نزدیک کرج هوای ماشین گرفتتو یه مقدار بالا آوردی

بعد باباجون ماشینو زدن کنار تا مامان دستشو بشوره کلا منقلب بودیو هر

لحظه منتظر بودیم منتظرتا دوباره دسته  گل به آب بدی با عمه ساجده اینا

قرار گذاشته بودیم تا صبحانرو تو قزوین بخوریم نزدیک قزوین دوباره

 شما بالا آوردی اینباررو روسری مامان جون دوباره ماشین کنارو بنده خدا

 مامان جون روسریشونو شستنو مجددا راه افتادیم قزوین به عمه ساجده اینا

 ملحق شدیمو یه صبحانه خوشمزه خوردیم خوشمزهتو هم دیگه چیزی برای 

بالاآوردن  نداشتیو از این بابت خیالمون راحت بود تقریبا نزدیک ظهر رسیدم  

اون روز تا بعد از ظهر مشغول مراسم بودیم بعد از تموم شدنش رفتیم

خونه ی عموی  باباجون تا شبو اونجا باشیم شبم تصمیم گرفتیم

با جوونا بریم کنار دریا niniweblog.comالبته دریا خیلی تاریک بودو

 چیزی ازش نفهمیدیم  ولی به تو خوش گذشت چون تو پارک کنار ساحل

 کلی تاب بازی کردی ناگفته نماند که در کنار تو ماهم

کمی  تاب بازی کردیم .

شب قصد خوابیدن نداشتیو تازه بازیت گرفته بود منم چون میخواستم

 برای دیگران مزاحمت ایجاد نشه تلاش می کردم که زودتر بخوابونمت

 خوابیدی اما چه خوابیدنی تا صبح چهار پنج باری بیدار شدی منم

 از ترس استرساینکه کسی بیدار نشه مجبور بودم یا رات ببرم

یا بذارمت روپام بالاخره هر جوری بود خوابیدیniniweblog.com

 صبحم بعداز خوردن صبحانه راه افتادیم ناهارو تو جنگل

خوردیم دیگه ساعت نهم رسیدیم خونه خدارو شکرم تو راه برگشت خوابیدیو

دیگه برامون دسته گل به آب ندادی ممنون از همکاریت عزیز دلم ماچ

امیدوارم همممیشه دلا شادو لبا خندون باشه و هههههیچ خبری

از غم نباشه  آمین .

 برای دیدن عکسا لطفا به ادامه مطلب برید

 

یه کم یواشتر آقا صبر کنید ماهم بیایمniniweblog.com

هر ماشین سفیدی که میدیدی می گفتی عمه

اینجا پیش فاطمه دختر عمه بابا نشستی

رونیکاو عموامیر  

بابایی توومتینو حسابی سر گرم کرده

اینجا چنان از ذوقت تند رفتی شکلکــــ هـ ـاے آینـــ ـ ـــــاز  که کفش از پات دراومد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)