نماز خوندن قندو عسل مامان
دخمل ناز مامان دوشب پیش وقتی نماز می خوندم
پیشم نشسته بودیو به مامانی نگاه می کردی
وقتی نمازم تموم شد مهرو گذاشتم پیشت
گفتم الله کن تو هم سرتو گذاشتی رو مهرو ابر
گفتیو دستاتو بالا گرفتی وای که قربون کارای نازت برم
که روز به روز بشتر میشه جدیدا شایانو صدا می کنی
می گی دایا آره هم میگی فقط به راه رفتن علاقه ای
نداری قربون دختر تنبلم بشم که برای راه رفتنش
اینقدر ناز داره .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی