فرستادن اولین بوس عسلکم
خوشگل مامان سه شنبه هفته گذشته بود که بابایی
برات بوس می فرستاد و تو ذوق میکردی می خندیدی
که یکدفعه مابین همین خنده های شرینت یه بوس قشنگ برای
بابایی فرستادی اینقدر بامزه فوت کردی که منو باباییو
کلی خندیدیم عمر مامان با این کارت
حسابی دل باباییو بردی ناگفته نماند که همیشه
برای بابات سنگه تموم می ذاری .
چند وقتی هم بود که وقتی اذان میگفت
تو شروع می کردی به ابر ابر گفتن من اول نمی فهمیدم
که منظورت چیه ولی جدیدا متوجه شدم که یعنی میگی
الله اکبر آخ که قربون اینجور حرف زدنت برم .
مامانی خیلی خوشحاله که فرشته کوچولوش
کم کم داره برای خودش خانمی میشه .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی