حالو هوای روزهای بهارینون
اول از همه سال نو رو به همگی تبریک میگمو
امیدوارم سالی توام با خوشیو خبرهای شاد برای هممه باشه
اینقدر این خبرای خوش زیاد باشه که دیگه ههههیچ جایی
یرای نا خوشی نمونه .
حالا از حالو هوای دختر نازم بگم که دیگه شمارش معکوس
برای دندون در آوردنش چند روزیه که تموم شدهو حالا صاحب
بیستا مروارید قشنگه نا گفته نمونه که هممون خیییلی اذیت
شدیم یعنی من بابا تا تکمیل شدن دندونات ٣٢تا دیگه دندون
در آوردیم از بس که شبا بی خوابی کشیدیم .حرف زدنتم خییلی
بامزه شده مثلا :مامان بچینم (بشینم) بشونم (بشورم ) بخونم (بخورم)
پات تنم (پات کنم) با کلی حرف با مزه دیگه که یادم نیست.
از مهمونی رفتنامون بگم که اینقدر غریبی میکنی که دیگه مامان
از هر چی مهمونیو مهمونی رفتن سیر کردی دوم عید که خونه ی
مامانی بودیم به محض دیدن مهمونا چنان گریه زارییی راه انداختی
که مجبور شدم بر گردم بالاهو از خجالتم دیگه پایین نرم تو بقیه مهمونیا
مجبور بودم تو اتاق بشینم خلاصه که وا قعا برای مامان سنگه تموم گذاشتی
دختر بد اخلاقم .
جمعه ٨فروردینم مامانی باباجونو عمه ساجده اینا رفتن مکه امیدوارم سفرو
زیارت خوبی داشته باشنو ما رو از دعای خیرشون بی نصیب نذارن آمین .
اینم چند تا عکس از توو حاج آقا متین تو فرودگاه
انشااله این سفر خوب قسمت همه شه