رونیکا جونمرونیکا جونم، تا این لحظه: 12 سال و 13 روز سن داره

رونیکا جونم هدیه ی زیبای خدا

آفرین به دختر باهوشم

1392/9/17 17:07
نویسنده : مامان دنیا
307 بازدید
اشتراک گذاری

به سلامتی عزیزم ١٩ماهه شدی هورا ولی چون اینترنتمون

قطع بود نتونستم برات پست جدا بذارم حالا از حافظت بگم

که ماشااله برای خودت شیطون بلایی شدی :

هفته گذشته با عمه ساجدهو مامان فلور رفتیم خونه ی مامان فیروزه

تا یه سری بزنیم از وقتی که وارد شدیم همش تختو نشون میدادیو

میگفتی نینی اولش نفهمیدم ولی بعد متوجه شدم منظورت مارتیا

نی نی خاله ندابود چون دفعه ی قبل برای به دنیا اومدش رفته بودیمو

اونم رو تخت خوابیده بود .

niniweblog.com

چندروز پیش وقتی مداد چشم خریدم تا دیدی دستتو آوردی گفتی

مامان دس بازم اولش متوجه نشدم چند بار تکرار کردی

 ولی منظورتو نمی فهمیدم تا اینکه بابایی گفت چون دفعه ی قبل

 فروشنده برایامتحان مدادو رو دستت کشیده  اینم منظورش اینه  که

 بکشی رو دستش قربونه اون دقتت برم .

niniweblog.com

 وقتی رفته بودیم خونه ی پدرجون اینا پدرجون کمی از ما زودتر خوابید

وقتی تو خواب عمیق بودن شروع  کردن به خرو پف توهم که برات جالب بود

رفتی بالا سرشونو شروع کردی اداشونو درآوردن حالا از اونشب به بعد وقتی

میگم پدرجون چیکار میکرد شروع میکنی صدای خرو پف در آوردن خیییلی

بامزه شدی خوردنی .

niniweblog.com

چند روز پیش وقتی منو عمه ساجده بیرون بودیم مامان فلور به روش خودشون

که برات خوشایند بود برده بودن تو دستشویی شسته بودنت فرداش

 به محض دیدن مامانی الکی شوع کردی به پ پ گفتنو به دستشویی

اشاره میکردی که ببرن بشورنت حالاهم در طی روز الکی هی میگی

تا ببرمتو بتونی آب بازی کنی خدانکنه که به چیزی گیر بدی

دییگه اصلا ول کنش نیستی دوست داشتنی .

niniweblog.com

تقریبا هر کلمه ای برات تکرار بشه میتونی بگی چون تعدادشون زیادشده

نمیتونم همشو بنویسم  ولی خیلی خوب پیشرفت کردی سه تا اسمو

بامزه صدا میکنی :سعید -هادی -مهین به امید روزی که بتونی جمله بگی

قربونت برمقلب .

اینم ژست جدیدت وقتی میگم میخوام ازت عکس بندازم

قربونه اون لبای قشنگت ماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)