خواب دوست داشتنیو باورنکردنی عسلم
دختر نازم پری شب با خواب زود هنگام خودت منو باباییو
کاملا غافلگیر کردی آخه همونطور که قبلا هم نوشتم خوابوندنت
یکی از سنگینترین پروژه ها به حساب میاد. ساعت ١١وقتی
داشتی شیر میخوردی احساس کردم یه مقدار گیجی وقتی هم بابایی
باهات بازی میکرد خیلی حسو حال نداشنی یه دفعه دیدم خوابی
البته باورم نمیشدو به بابایی گفتم که الان بیدارمیشه ولی
کاملا خواب بودی ماهم برای اینکه بیدار نشی مجبور شدیم زود
بخوابیم البته من که اصلا باورم نمیشد چون توی این یکسالو نیم زوددتر
از ١٢خوابت نبرده بود خلاصه که در عین ناباوری یه خواب قشنگی
تا صبح کردی که واقعا باید تو گینس ثبت بشه من که از شوک
این خوابیدن بی دردسرت خییلی دیر خوابم بردچون همش منتظر بودم
که هر لحظه تو بیداربشی . امیدوارماین غافلگیر کردنات همچنان
ادامه داشته باشه گل نازم .شیرنم تازگیها وقتی چیزیرو نخوای
خیلی بامزه میگی ناخخوام قربون اون زبون دوست داشتنیت .
اینم خواب نازت که واقعا دوست داشتنیه