کارای شیرین رونیکا جونم
دختر گلم این روزا دیگه کمتر وقت میکنم وبلاگتو
به روز کنم نه اینکه خیلی کارداشته باشم نه تنبلیم
میادحالا بریم سراغ این روزات خیییلی بلبل زبون
شدی کافیه یه بار یه چیزیو جلوت بگیم ظاهرا اصلا
دقت نمیکنی ولی بعدا همون حرفو به موقش تحویلمون
میدی ماهم که همینجوری میمونیم خیییلی شیرین
زیبونو با مزهو خواستنی شدی عشق مامان
یه جاهایی بعد از گفتن بعضی حرفات میمونم که دعوات
کنم یا اینکه درسته قورتت بدم آخه خیلی با نمک حرف
میزنی نفس مامان اینقدر حرفای با مزت زیاده که واقعا یادم
نمیمونه همشو بنویسم ولی خیلی قشنگ صلوات میفرستی
بسم الله الرحمن الرحیمم خوب میگی سوره توحیدم
بلدی امیدوارم همیشه در در تمام مراحل زندگیت به
یاد خدا باشی عزیزمغیر از هشت تا ده میشمری .خیلی
با مزه وقتی میخوای بگی گناه دارم میگی مامان گناه
میکنم دیشب وقتی تو فیلم دیدی که شیرآب زیادبازه
گفتی اه مامان چقدر آب روشنه.
هر کاریم جلوت انجام بدیم سریع تقلید میکنی مثلا من
یه بار جلوت تیمم کردم بعدش دیدم داری همون کارو تکرار
میکنی بهت گفتم چیکار میکنی گفتی دارم مثل تو دعا
میکنمدوماه پیش داشتیم میرفتیم بیرون همش
میپرسیدی مامان کجا میریم چند بار جوابتو دادم دوباره
پرسیدی گفتم خونه آقا شجاع میریم حالا این دفعه گیر داده
بودی که بریم خونه آقا شجاع مثلا اومدم بهترش کنم
وقتی میخوای بگی به من چه مربوطه خیلی بامزه میگی
به من چیه قربون اون زبون شیرینت عزیز دلمخلاصه که
ماشااله خیلی خوب حرف میزنیو هوشتم خدارو شکر عالیه
حالا بریم سراغ عکسا
اینجا این لباس که برای پارسالتهو کوچیکم شدهو آوردی
گفتی تنت کنمو به قول خودت ژستم گرفتی
چند وقتیه وقتی بابا نماز میخونه گیر میدی
که بغلت کنهو با تو بخونه
عاشق اون نگاهتم فرشته کوچولوم
اینجا خیلی بامزه داری ادای خوندن بابا رو در میاری
عاشق اینجورژست گرفتنایی
این حباب سازم مامانی از کربلا برات آوردن
که حسابی سرتو گرم میکنه
مثلا اینجا داری با پات حبابو از رو زمین برمیداری که بگیریش
اینم که مربوط به بی نظمیای کاملا
منحصر به فردته که مامانو خسته کرده
یعنی تا جایی که توان داشته باشی میریزی