حرفای دلنشین+مریضیه گلکم
قشنگم این روزا دیگه کمتر وقت میکنم وبلاگتو
به روز کنم چون دیگه رمقی برام نمیمونه آخه تو همه ی
انژریه ذخیره ی مامانو تخلیه میکنی بازم خدارو شکر که خدا
دسته گل قشنگی چون تورو نصیبم کرده که با هر یه کار بامزهو
شیرینت انرژیه از دست رفتم مضاعف برمیگرده چند وقتبه خیییلی
بامزه لپ مامانو میکشیو می گی بپل دلم برات میسوزه که تپل ندیدی
که مامان به چشمت میاد عزیزم وقتیم میگم دوسسست دارم سریع
میگی عاچیق(عاشقتم )نمیدونی که منم چچچچه قدر عاششششقتم.
از بی نظمیات بگم که بی نظیرهو نمیدونم تا کی میخواد ادامه داشته باشه.
تقریبا منظورتو می رسونی ولی تا بلبل شدنت راه زیاده از همکاریت برای
دستشویی رفتن بگم که انصافا خوبه البته فقط شماره ١.رنگای سبزو زردو آبیو
قرمزم روی توپات یاد گرفتی گلم .
سه شب پیش تا صبح کلافه بودیو نخوابیدی هفتو نیم صبح متوجه شدم که تب
کردی سریع بهت قطره دادمو پاشویت کردم بعد از ظهرم با بابایی بردیمت دکتر
بعد از معاینه متوجه شدیم گوشه سمت راستت متورمهو باید شربت بخوری
تا زود خوب شه خدا رو شکر علایم دیگه ای نداری ولی خیییلی بهونه میگیری
امممیدوارم زود زود خوب شیو حالا حالاهم مریض نشی عششششقم .
اینم یه خواب ناز از فرشته کوچولوم
اینم همون نامنظمیای بی نظیرت